سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زمستان 1386 - رسانه




این دلها همچون تن‏ها به ستوه آید ، پس براى آسایش آن سخنان گزیده حکمت را بجوئید از هر جا که باید [نهج البلاغه] پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
اوقات شرعی
کل بازدیدها:264281 .:. بازدید امروز:26
موضوعات نوشته ها

لینک به لوگوی من
زمستان 1386 - رسانه

دوستان من

جستجو در متن وبلاگ

جستجو:

اشتراک در خبرنامه
 

آرشیو

آهنگ وبلاگ

وضعیت من در یاهو
  • شهید عماد مغنیه نویسنده: محمد جواد
    جمعه 86/11/26 ساعت 4:49 عصر

    خانواده شهید مغنیه که متشکل از پدرش، آیت‌الله شیخ "جواد مغنیه" از علمای برجسته شیعه لبنان، مادر و "جهاد" و "فؤاد" دو برادر وی بود که بعدها به شهادت رسیدند، پس از مدتی از صور به ضاحیه جنوبی بیروت نقل مکان کردند و در این منطقه بود که شهید مغنیه، تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را گذراند و پس از آن در جوانی، وارد دانشگاه آمریکایی بیروت (AUB) شد.
    شهید مغنیه در اوایل دهه هشتاد میلادی به "نیروی 17" شاخه نظامی جنبش آزادی‌بخش فلسطین پیوست که نیرویی ویژه بود که برای حفاظت از مبارزانی مانند ابوعمار، ابو جهاد و ابود ایاد تشکیل شده بود. او از همان زمان، در عملیات انتقال سلاح از جنبش آزادی‌بخش فلسطین برای مقاومت اسلامی لبنان که در حزب‌الله و جنبش امل نمود دارد نقش اساسی داشت اما در پی اشغال لبنان در سال 1982 میلادی از سوی رژیم صهیونیستی، مبارزان جنبش آزادی‌بخش فلسطین مجبور به ترک لبنان شدند.

    شهید عماد مغنیه

    پوشش ویژه خانه خبری تحلیلی پایداری را درباره شهادت عماد مغنیه ببینید.

     

    پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره شهادت عماد مغنیه
    سخنرانی سید حسن نصرالله در مراسم تشییع مغنیه
    پیام دکتر احمدی نژاد ریاست جمهور
    تشییع باشکوه مغنیه در ضاحیه بیروت
    گزارش تصویری مراسم تشییع شهید مغنیه
    سردار افسانه ای
    تظاهرات مردم تهران


    رسانه نظرات دیگران ( )

  • درد سرهای یک صدام! نویسنده: محمد جواد
    سه شنبه 86/11/2 ساعت 11:48 صبح
    روزنامه سعودی الوطن امروز خبری منتشر کرد درباره جوانی 23 ساله به نام صدام حسین القحطانی!

    صدام حسین    صدام حسین القحطانی

    صدام حسین قحطانی در زمان جنگ ایران و عراق و زمانی که اعراب پس از سال ها تحقیر و مذلت و پس از شکست های متعدد به صدام حسین دیکتاتور عراق به عنوان یک رهبر عربی شجاع می نگریستند به دنیا آمد و پدرش به علت علاقه زیاد به صدام حسین، پسرش را به همین اسم، نامگذاری کرد. اما مشکل از زمانی شروع شد که این رهبر شجاع عربی! دست از سر ایرانی ها برداشت و به کویت حمله کرد و کم کم تبدیل به یک دیکتاتور منفور در تمام دنیا شد.
    صدام حسین القحطانی این روزها دنبال کار می گردد، اما هر جا که می رود با دیدن شناسنامه اش بلافاصله او را رد می کنند. در مراکز بازرسی پلیس در فرودگاه ها و جاهای دیگر همیشه مورد پرس و جو قرار می گیرد و برخی اوقات، اشخاص او را صدام معدوم و یا صدام مخلوع صدا می زنند.
    با همه این ها صدام حسین القحطانی هنوز به این نتیجه نرسیده که نامش را عوض کند. او معتقد است به این اسم عادت کرده و این مردم هستند که نباید به صرف اسم یک شخص در مورد شخصیت او قضاوت نکنند. اما ممکن است در آینده این کار را انجام دهد، چه بسا خود او این مشکلات را تحمل کند اما فرزندان او چه خواهند کرد؟


    خبر نظرات دیگران ( )

  • متن و صوت نوحه نزار قطری / انا مظلوم حسین نویسنده: محمد جواد
    یکشنبه 86/10/30 ساعت 12:1 صبح

    چند روزی است که صدا و سیما بخش هایی از نوحه خوانده شده در کربلا با صداری نزار قطری را پخش می کند. (هرچند با ترجمه ای نامناسب)
    متن نوحه خوانده شده از این قرار است. برای شنیدن نوحه نیز از این لینک استفاده کنید. (روی لینک کلیک راست نموده و گزینه save target as… را انتخاب نمایید.) 

    یا از این آدرس استفاده کنید: http://javadsa.persiangig.com/audio/nazar.mp3 

    نزار قطری 

    انا مظلوم حسین
    انا محروم حسین
     
    لم یا قوم تریدون ببغی و فساد
    لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد
    لیس والله سوانا خلف بعد النبی
    فرض الله علی طاعتنا کل عباد
     
    انا مظلوم حسین
    انا محروم حسین
     
    من له جد کجدی فی الوری
    او کشیخی فانا ابن العلمین
    فاطم الزهرا امی ، و ابی
    قاصم الکفر ببدر و حنین
     
    عبد الله غلاما یافعا
    و قریش یعبدون الوثنین
    یعبدون اللات و العزی معا
    و علی کان صلی القبلتین
     
    و ابی شمس و امی قمر
    فانا الکوکب و ابن القمرین
     
    انا مظلوم حسین
    انا محروم حسین
     
    چیست تقصیر من ای قوم که امروز جهانی
    شده آماده به قتلم همه با تیغ و سنانی
    در شما نیست ز اسلام نه نامی و نشانی
     
    انا عطشان و قد احرق نطقی و لسانی
    انا ظمئان و قد احرق قلبی و فوادی
     
    انا مظلوم حسین
    انا محروم حسین
     
    زیر خنجر شه لب تشنه حسین گفت:
    تو ای شمر ستمکار!
    تو ای ملحد مکار!
    تو ای کافر غدار!
     
    اگر من نشناسی ، بگویم بشناسی
    حسینم و ضیاء القمرینم ،  قتیل الودجینم
    امام الحرمینم انا الفضه وابن الذهبینم
     
    انا مظلوم حسین
    انا محروم حسین
    منم شهپر کبری منم آیه تقدیر
    منم نخله خوبان
    منم زاده زهرا
    منم عرش و منم فرش
    منم کرسی و لوح و قلم و ...
     
    انا مظلوم حسین
    انا محروم حسین 


    رسانه نظرات دیگران ( )

  • علی اکبرهای قرن 21 نویسنده: محمد جواد
    پنج شنبه 86/10/27 ساعت 1:20 صبح

    10 محرم 61
    علی آرام گرفت اما چه آرام گرفتنی! این بار چندم بودکه پا به آن سوی جهان می گذاشت و باز به خاطر پدر از آستانه در سرک می کشید و بر می گشت. مگر پدر، دل از او نکنده بود که او او به کندن و رفتن رضایت نمی داد؟
    درست در همان زمان که بدنش تکه تکه شده بود و روح از بدن به تمامی مفارقت کرده بود، من به چشم خودم دیدم که نشست و به پدر که مضطر و ملتهب به سمت او می دوید، گفت:
    ــ راست گفتی پدر! این آغوش پیامبر است، این سرچشمه عشق اکبر است. این همان وصال مقدر است. این جام، جام کوثر است. تشنگی بعد از این بی معناست.
    پدر، عشق و پسر/ سید مهدی شجاعی
     

    14 آگوست 2007
    از بیروت 10 کیلومتر در کنار ساحل زیبای مدیترانه به سمت جنوب حرکت  کردیم و بعد پیچیدیم به چپ و در سینه کش کوه بزرگی حرکت کردیم. این قدر در جاده پیچاپیچ کوهستانی بالا رفتیم تا به یک مجتمع مسکونی رسیدیم. مجمتع جایی نزدیک ابرها بود، انگار دریا زیر پایمان است و ما جایی بین زمین و آسمان قرار گرفته ایم. این جا خانه دومین خانواده شهیدی بود که قرار بود ببینیمشان. چند نفر از بچه های بنیاد شهید لبنان همراهمان شده بودند و آن روز به خانه شهدای جنگ 33 روزه سر می زدیم. وارد خانه شدیم. خانه ای که در کمتر از یک سال گذشته دو شهید تقدیم اسلام کرده بود. شهید حسن سامی مسلمان 19 ساله و شهید علی سامی مسلمان 21 ساله. مادر شهید به استقبالمان آمد و راهنمایی مان کرد به اتاقی که پدر شهید به انتظارمان نشسته بود. پدر همه مان را در آغوش گرفت و بوسیدمان. برادر دو شهید که گویا خودش نیز در جنگ سال گذشته مجروح شده بود از ما پذیرایی کرد و بعد پدر شهید شروع کرد به صحبت کردن:« همه ما گوش به فرمان ولی امرمان سید القائد و سید حسن نصرالله هستیم و هر زمان که فرمان جهاد صادر کنند این جان ناقابل را تقدیم اسلام می کنیم.  پدر و برادرم را در اولین تهاجم صهیونیست ها به لبنان از دست دادم و خودم هم در آن زمان جانباز شدم. در جنگ 33 روزه پارسال هم دو پسرم شهید شدند هر چند پسر آخرم توفیق شهادت نداشت.» پدر شهید سخن می گفت و ما خجالت زده از این همه عظمت سردرگریبان کرده و یواشکی اشک هامان را پاک می کردیم. پدر شهید ادامه داد:« ما همه فدایی حسینیم، پسرانم هم فدایی علی اکبر حسین.»

    و تازه آن جا بود که فهمیدم کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا یعنی چه؟!


    دل نوشته‏ها نظرات دیگران ( )

  • خبرنگاران در سالی که گذشت! نویسنده: محمد جواد
    شنبه 86/10/15 ساعت 12:45 صبح

    با پایان گرفتن سال 2007 آمارهایی در مورد وضعیت و مشکلات خبرنگاران در این سال از سوی سازمان خبرنگاران بدون مرز منتشر شد:

    * 171 خبرنگار، تصویربردار و یا کارشناس رسانه ای در سال 2007 در هنگام انجام ماموریت های خبری کشته شده اند.

    * از این تعداد 134 نفر قربانی اعمال خشونت آمیز شده و 37 نفر دیگر در اثر حوادث مختلف جان خود را از دست داده اند.

    * عراق با 65 کشته در صدر و پس از آن سومالی و پاکستان با 8 و 7 خبرنگار به قتل رسیده در رتبه های بعد قرار دارند.

    * در سال 2007، 877 خبرنگار زندانی شده اند و بیش از 1500 خبرنگار نیز از سوی پلس و نیروهای امنیتی مورد تعرض قرار گرفته اند.

    * در این سال 528 رسانه توقیف شده و 2676 پایگاه خبری اینترنتی نیز تعطیل شده است.

      


    خبر نظرات دیگران ( )